-
سفرسوریه
سهشنبه 11 اسفندماه سال 1388 23:33
سلام خیلی وقته به وبلاگم سر نزدم جاتون خالی رفته بودیم سوریه 16 بهمن روز جمعه ساعت 9 شب راه افتادیم خیلی خوش گذشت . راستی جواب امتحانام اومد معدلم شد 91/17 کلی حال کردم .محسن معدلش شد 38/13مایه شرمندگی .انتخاب واحدمو اقای احمدی انجام داد. امروز رفتم دانشگاه بعد از دو هفته یکی از کلاسهامون تشکیل نشد ولی خیلی حال داد....
-
شروع امتحانات
یکشنبه 20 دیماه سال 1388 23:48
سلام از شنبه گذشته امتحانای گل پسر شروع شده و برای من از ۲۹ دی شروع میشه من از یک هفته پیش شروع کردم به خوندن ولی از درسهای استاد فیروزی میترسم چون یه بار با بچه ها سر کلاسش شلوغ کردیم فرستادمون اموزش و ازمون تعهد گرفتند خودشم یه جوریه همش میگه ۴۰درصد از بچه ها می افتند . ولی من درسمو میخونم شما هم برای جفتمون دعا...
-
ایام محرم
چهارشنبه 9 دیماه سال 1388 21:00
سلام تاسوعا و عاشورای حسینی را به همه مسلمانان جهان تسلیت عرض میکنم. جاتون خالی تاسوعا وعاشورا قم بودیم وچند بار رفتیم حرم زیارت. چند روزیه عزیز دلم حالش خوب نیست امروزم یه امپول بهش زدم فکر کنم بهتر شد چون نصف کاکائومو خورد امتحانامون تقریبا نزدیکه ولی من اصلا حوصله درس خوندن ندارم کاش تموم میشد یه نفس راحتی میکشیدم....
-
خاطرات مشهد
دوشنبه 30 آذرماه سال 1388 13:19
سلام چند روزی بود نتونستم خاطراتمو بنویسم ولی امروز با اینکه حالم خیلی خوب نیست میخوام بنویسم چون خیلی از محسن عقب افتادم. ۲۴اذر با مامان ومادربزرگم و چند تا از خاله هام ودخترخاله هام با قطار رفتیم مشهد جاتون خالی خیلی خوش گذشت. از همه بیشتر جای محسن خیلی خالی بود چون دلم براش یه ذره شده بود . از مشهد برای محسن یه عطر...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 12 آبانماه سال 1388 23:41
امروز صدا برداریم تموم شد خدارو شکر فردا شاید برم خونه مامان اخه چهاردهم ابان سالگرد ازدواج مامان و بابامه ولی دلم نمیاد محسن و تنها بذارم اخه عشق منه ، دلم خیلی براش تنگ میشه .اینم از بدبختیهای غریبیه دیگه
-
یادداشت های روز مره
سهشنبه 12 آبانماه سال 1388 00:32
امروز صدا برداری کردم برای تحقیق دانشگاه برای درس استاد فیروزی خیلی خسته شدم کاش دانشگاه تموم میشد یه نفس راحتی میکشیدم امروز مرجان یه اس ام اس داد خوشم اومد یه ترکه به دوستش میگه ما تلفن نداریم شما نباید یه زنگ بزنید حالمونو بپرسید ،جالب بود نه؟ دیشب بعد از چند سال فیلم طوطیا رو دیدم خیلی جالب بود دفعه پیش که دیدم...
-
پیدا کردن کار
پنجشنبه 7 آبانماه سال 1388 00:19
هفته پیش رفتم دنبال کار یه کار توی شرکت بیمه پیدا کردم. قرار شده بود این هفته برم اموزش ببینم که فعلا جور نشده احتمالا فردا برم یه جورایی صاحب شرکته ما رو گذاشته سر کار راستی چند روز پیش دوست دوره راهنماییم رو دیدم کلی خوش گذشت اون کلی از زندگی داغونش برام گفت. مرجان (دوستمو میگم) یه دختره 5 ساله داره خیلی جالبه مگه...
-
ادامه داستان زندگی
سهشنبه 31 شهریورماه سال 1388 20:44
سلام ... خلاصه بعداز یک ماه پیغام فرستاد تا نظر منو بپرسه دوباره با خانواده اش اومدن خونمون ، منم اول شاکی شده بودم نمی خواستم بیام بیرون ولی بعدش خر شدم اومدم ، دوباره رفتیم توی اتاق با هم صحبت کنیم ، آقا محسن حرفهاش تمومی نداشت ، تقریبا یه ساعت صحبت کردیم گفت داشته تو این یه مدت فکرهاشو می کرده ، الان که باهاش زندگی...
-
شروع زندگی مشترک
سهشنبه 24 شهریورماه سال 1388 01:51
سلام من و محسن ۲۹ شهریور ۸۴ عقد کردیم قبل از اون مرداد ماه اومدن خواستگاریم با مامان و باباش همدیگه رو دیدیم و رفتیم توی اتاق صحبت کردیم محسن میگفت خیلی کم حرفه ولی همش اون صحبت میکرد و اصلا نمیذاشت من صحبت کنم جالب اینجاست من گفته بودم خیلی صحبت میکنم قربونش برم یه جور هم صحبت میکرد که من نمی فهمیدم چی میگه خلاصه یک...